در واقع هدف این است که بتوانیم مدیریت شبکه های کامپیوتری و یا یک نظارت کلی بر روی شبکه داشته باشیم و مدیریت شبکه در طول زمان تغییر می کند چرا که تکنولوژی ها، پروتکل ها و استاندارد ها با گذشت زمان تغییر خواهد کرد برای مثال مدیریت شبکه در ۱۰ سال پیش با زمان حال بسیار تفاوت دارد. نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که برای مدیریت شبکه باید اجزاء شبکه را بشناسیم همچنین باید به وسعت شبکه هم توجه کنیم برای مثال باید از خود بپرسیم که شبکه های بزرگ سازمانی و مخابراتی چگونه مدیریت می شوند؟ یک تیم مدیریت شبکه چه فعالیت هایی را باید انجام دهد؟ از چه تکنولوژی ، پروتکل و یا الگوریتمی استفاده می شود؟ در سیر تکاملی چه اتفاقی در ابزارهای مدیریت شبکه می افتد؟
یک اصطلاحی در دنیای شبکه وجود دارد به نام Agent and manager که Agent به عامل اشاره دارد که دستورات را از manager یا مدیر دریافت می کند. برای ارتباط بین manager و Agent باید از پروتکل یکسانی استفاده شود در واقع در مدیریت شبکه باید یک پارچگی کامل وجود داشته باشد و باید در روتر و سوئیچ و دیگر تجهیزات شبکه عامل مربوط به پروتکل را داشته باشیم برای مثال دستگاهی که از SNMP پشتیبانی نکند نمی تواند برای مدیریت استفاده شود و باید از یک مبدل استفاده شود.
اصطلاح دیگری به نام managed object وجود دارد که اشاره به آن ابزارهای شبکه ای دارد که می خواهیم مدیریتشان کنیم.
حال به تعریف FCAPS می پردازیم که اشاره به این دارد که از راه دور بتوانیم یک دستگاهی را پیکر بندی کنیم و یا می توانیم کارایی دستگاه ها را مدیریت کنیم و در صورت افت کارایی اقدام به افزایش پهنای باند یا resource کنیم و بر اساس مدل OSI تعریف شده است . FCAPS از کلمات زیر تشکیل شده است.
Fault , configuration, accounting, performance, security
و در آخر باید به این نکته اشاره کرد که مدیریت پیکربندی و مدیرت خرابی از اساسی ترین نواحی کارکردی در مدیریت شبکه هستند.
